به نظر شما سیگنالهای شبکههای اجتماعی، در دسترس بودن، نقشه سایت XML، طول محتوا و خیلی موارد دیگر که تصور میکنیم جزو فاکتورهای رتبهبندی گوگل هستند، واقعا در رتبهبندی تأثیر دارند؟ با ما همراه باشید تا به حقیقت ماجرا پی ببرید.
اخیرا بحثهای زیادی در توئیتر و انجمن سئو در مورد فاکتورهای رتبهبندی انجام شده است. به همین خاطر تصمیم گرفتیم طی این مقاله برخی از پیش فرضهای اشتباهی که به عنوان فاکتورهای رتبهبندی در پس زمینه ذهن خیلی از ما جای گرفته را تصحیح کنیم. خیلی از معیارها در رابطه با فاکتورهای رتبهبندی هستند که در واقع خودشان معیار رتبهبندی گوگل نیستند، بلکه به نوعی به آنها مربوط میشوند. شاید همین مسئله باعث شده تا عدهای به اشتباه آنها را جزء معیارهای رتبهبندی گوگل به حساب آورند. در این پست به بعضی از رایجترین این اشتباهات اشاره خواهیم کرد. این معیارها از سوی متخصصان سئو معرفی شدهاند یا ما در مشتریهایمان دیدهایم. هم چنین برایتان توضیح خواهیم داد که چرا این فاکتورها جزو معیارهای رتبهبندی محسوب نمیشوند.
- عمر سایت
با اینکه گوگل به طور واضح اعلام کرده که عمر سایت از فاکتورهای رتبهبندی سایتها برای صفحه نتایج محسوب نمیشود، باز هم این معیار در بسیاری از فهرستهای رتبهبندی مشاهده میشود. البته قطعا عواملی مثل عمر سایت میتواند تأثیرگذار باشد، اما این هرگز به این معنا نیست که خودش مستقیما یک فاکتور محسوب میشود. طبیعتا دامنههایی که عمر بیشتری داشته باشند، فرصت بیشتری برای ارسال سیگنالهای مناسب و درست برای رتبه گرفتن داشتهاند و به همین دلیل معمولا میتوانند رتبه بهتری کسب کنند. برای مثال سایتی که عمر بیشتری دارد، احتمالا محتوا و لینکهای بیشتری هم دارد و زمان کافی برای جذب مشتری و افتادن بر سر زبانها را داشته است. علاوه بر اینها خیلی مسائل دیگر نیز هستند.
در هر حال، سن دامنه به خودی خود یک فاکتور محسوب نمیشود. خیلی از سیگنالهای دیگر هم هستند که با سن میآیند، اما به دست آوردنشان نیازی به سن بالا ندارد.
- زمان ثبت دامنه
همان چیزی که در مورد عمر دامنه گفته شد در مورد طول مدت ثبت دامنه هم صدق میکند. از آنجا که این معیار خریدنی است، پس اصلا منطقی نیست که چیزی را در فاکتورهای رتبهبندی قرار داد که بتوان با پرداخت پول آن را به دست آورد. اصولا کاربران هم توجهی نمیکنند که چه مدت از ثبت دامنه شما گذشته است. آنها فقط به دنبال پاسخ سوالاتشان هستند. اما سوال اینجاست که آیا این معیار هم مانند سن سایت میتواند به معیارهای رتبهبندی مرتبط باشد؟ جواب مثبت است. چون اسپمرها برای دامنههایی که چند سال از تاریخ ثبتشان گذشته باشد هزینه نمیکنند. علاوه بر اسپمرها، کسبوکارهای نوپا و شرکتهای کوچک نیز تمایلی ندارند هزینه گزافی را در شروع کار متحمل شوند.
معرفی خدمات وب24: طراحی وب سایت با کد نویسی اختصاصی
اکنون دیگر این امکان وجود دارد که هر سال دامنه به طور خودکار تمدید شود. به علاوه هر چه تعداد دامنههایتان بیشتر باشد از نظر مالیات نیز به نفعتان خواهد بود. روشهای بهتری برای تخمین اعتبار یک سایت وجود دارد. مجبور نیستیم برای این منظور به زمان ثبت دامنه رجوع کنیم. البته گوگل حق انحصاری استفاده از زمان ثبت دامنه را دارد، اما به این معنی نیست که از آن برای اهداف رتبهبندی سایتها استفاده میکند. در واقع حق انحصاری برای این مدل اهداف نیست.
- خروج فوری یا Pogo-sticking
ابتدا اجازه دهید عبارت نرخ پرش یا bounce rate را معنی کنیم. نرخ پرش یعنی وقتی کاربر از یک صفحه بازدید میکند و هیچ اقدامی انجام نمیدهد حتی صفحات دیگر سایت را هم نمیبیند.
خروج فوری یا pogo-sticking یعنی زمانی که کاربر از صفحه نتایج گوگل وارد یک سایت میشود، سپس بلافاصله روی دکمه back کلیک کرده و به صفحه نتایج گوگل برمیگردد (تا روی یک نتیجه دیگر کلیک کند).
بسیاری از سئوکاران این عمل را جزو فاکتورهای رتبهبندی میدانند در حالی که گوگل در یک ویدئو خلاف آن را گفته است. شاید گوگل از این عامل برای تستهای داخلی، مقایسه تغییرات رتبهها با یکدیگر، کنترل کیفیت و سایر چیزها استفاده کند اما به نظر میرسد در هسته الگوریتم جایی ندارد. در مورد معیارهای کلیکی هم قضیه به همین شکل است. این نوع معیارها میتوانند به راحتی دستکاری شوند. توجه داشته باشید که همه آنچه گفته شد به این معنا نیست که گوگل از مواردی مثل خروج فوری برای مقایسه دو نسخه از یک صفحه نتایج جستجو استفاده نخواهد کرد. اما به احتمال زیاد از آن در سطح یک سایت یا URL استفاده نمیکند.
- تعداد کلمات یا مقدار محتوای یک صفحه
این مورد خیلی احمقانه است. مطمئنا محتوای باکیفیت بهتر از محتوای با کمیت بیشتر است. هر چه یک محتوا کاملتر باشد بهتر است. هر چه محتوا به کلید واژه مد نظر مرتبطتر باشد بهتر است. اما اینکه صرفا اگر بیشتر باشد بهتر باشد؟ خیر.
باید خودتان را جای کاربر بگذارید. اگر من کاربری باشم که عبارت «کد تهران» را جستجو کردهام، کدام را ترجیح میدهم؟ صفحهای که فقط بگوید کد تهران ۰۲۱ است یا صفحهای ۳۰۰۰ کلمهای پر از مفاهیم فاخر؟ یا مثلا اگر من به دنبال دستور تهیه سوپ مرغ هستم، صفحهای که در آن داستان زندگی مادربزرگ را نوشته باشد به درد من نمیخورد. فقط به من بگویید با چه چیزهایی و چطور میتوانم سوپ مرغ درست کنم. اگر برایتان سوال پیش آمده باید بگویم آپدیتهای پیاپی یک محتوا هم از فاکتورهای رتبهبندی نیست (البته در جستجوهای غیر خبری).
معرفی خدمات وب24: طراحی سایت فروشگاه اینترنتی با کد نویسی اختصاصی
- نام بردن از کسی بدون لینک کردن او
این مورد به خاطر برداشت اشتباه برخی سئوکاران از کامنتهای گوگل به وجود آمده است. گوگل گفته بود نسبت به نامهایی که برده میشود هیچ واکنشی نشان نمیدهد مگر اینکه نام همراه با لینکی به پروفایل شخص باشد. حتی تستهایی هم انجام شد که نشان میداد لینک دادن یا ندادن هیچ تأثیری در بهبود رتبه ندارد. احتمالا نام بردنهایی که بدون لینک باشند فقط برای بالا بردن اطلاعات خواننده کاربرد دارند و مستقیما در رتبهبندی استفاده نمیشوند. اما هرچه صرفا جهت اطلاعات گفته میشود هم میتواند به طور غیر مستقیم در رتبهبندی اثرگذار باشد.
- بازدیدهای مستقیم از سایت، مدت زمانی که در سایت سپری میشود، نرخ خروج، استفاده از گوگل آنالیتیکس
هیچ کدام از اینها معیار رتبهبندی نیستند. طبق آمار سایت W3techs تنها ۵4 درصد از سایتها از گوگل آنالیتیکس استفاده میکنند. جالب است بدانید خیلی از برندهای بزرگ و ۵۰۰ سایت شرطبندی به جای گوگل آنالیتیکس از ادوب آنالیتیکس استفاده میکنند. کروم هم در این میان تنها ۴۵-۶۰ درصد (این رقم در منابع مختلف متغیر است) سهم بازار را در دست دارد. بنابراین هیچ راه قابل اعتمادی وجود ندارد که گوگل بتواند این معیارها را از آن به دست آورد. برندهای بزرگ که در کسب رتبههای برتر غالب بودهاند از ابزاری غیر از گوگل آنالیتیکس استفاده کردهاند و گوگل به دادههایشان دسترسی ندارد. حتی اگر هم از گوگل آنالیتیکس استفاده میکردند، سیگنالهایی که از سایتها میرسید به قدری شلوغ و درهم بود که نمیتوانست قابل استفاده باشد.
نرخ پرش هم معیار خوبی نیست. چراکه برای بعضی سایتها اینکه بازدیدکنندگان بعد از ورود هیچ کاری نکنند و خارج شوند کاملا طبیعی است. مثلا سایت پیشبینی آب و هوا را در نظر بگیرید. کاربران اکثرا فقط وارد میشوند و به آب و هوای شهر خودشان نگاه میکنند. اینجا نرخ پرش طبیعی است. حتی زمانی که کاربران روی سایت سپری میکنند هم در برخی سایتها به طور طبیعی کم است و این چیز خوبی است. مثلا خود گوگل را در نظر بگیرید. گوگل اصولا برای همین است که کاربر عبارتی را سرچ کند و سپس از صفحات ارائه شده وارد یک صفحه دیگر شود.
- AMP
این هم معیار رتبهبندی نیست. سرعت سایت فاکتور رتبهبندی است، اما AMP با سرعت سایت فرق دارد. در مورد خیلی از عبارتهای جستجو، خود سرعت سایت یک فاکتور جزئی برای رتبهبندی محسوب میشود. مشخص نیست تحت چه شرایطی گوگل یک صفحه سریعتر را بر یک صفحه مرتبطتر برتری میدهد. مثلا ممکن است شما «کفش» سرچ کنید، اما چون یک صفحه با کلیدواژه «کیف» سریعتر بوده، آن را در بین نتایج خود ببینید! اکنون سوال اینجاست که آیا AMP در سرعت صفحه تأثیری دارد؟ بله تأثیر دارد. اما هنوز هم میگوییم که سرعت فاکتور رتبهبندی است نه AMP.
- کلیدواژههای LSI
این هم از آن دسته اطلاعات غلطی است که در سئو مد شده و هرکسی را مدتی به خود مشغول کرده. هر کسی که این را گفته اصلا نمیدانسته LSI چیست. عمق فاجعه وقتی مشخص میشود که بدانید حرف L در این عبارت برای کلمه latent به معنی «نهفته» آورده شده و چیزی که نهفته است چطور میتواند در فاکتورهای رتبهبندی جای داشته باشد.
معرفی خدمات وب24: طراحی سایت وردپرس با کدنویسی اختصاصی
- کلید واژههای TF-IDF
این هم از همان دسته فاکتورهایی است که طرفداران سئو و کسانی که هیچ دانشی از علم کامپیوتر نداشتهاند بر سر زبانها انداختند. TF-IDF یک مفهوم در بازیابی اطلاعات است و در رتبهبندی کاربردی ندارد. به علاوه، در این دوره و زمانه خیلی راحتتر از استفاده از TF-IDF میتوان کارها را انجام داد. این روش به خوبی روشهای مدرن جواب نمیدهد و حتی مربوط به رتبهبندی هم نیست. اگر بخواهید صفحه وب خود را آنالیز کنید، آن وقت میتوانید به عنوان یک وبمستر از TF-IDF استفاده کنید، برای مقایسه صفحه خود با سایر نتایج ایندکس شده.
به این ترتیب نه تنها به سایر مستندات مرتبط نیاز خواهید داشت، بلکه حتی به مستندات غیر مرتبط نیز نیاز دارید تا آنها را با هم مقایسه کنید. البته شما که نمیتوانید نتایج جستجو را شخم بزنید و TF-IDF را روی آن اجرا کنید و توقع داشته باشید یک چیزهایی دستگیرتان شود. چون باز هم نیمه دیگری از دادهها را برای محاسبات در اختیار نخواهید داشت. برای پیدا کردن کلید واژههای TF-IDF میتوانید از ابزار ساختار محتوای جت سئو استفاده کنید که از بهترین ابزارهای ایرانی برای تحلیل وب سایتتان است.
- رتبه دهندههای کیفی (quality raters) و E-A-T
اینها به هیچ وجه بر سایتتان اثر نمیگذارند. به طور خاص باید بگوییم هیچ الگوریتمی از این معیارها برای بررسی سایتها استفاده نمیکند. البته برای مقایسه تغییرات الگوریتمها با یکدیگر و ایجاد سری دادههای آزمایشی میتواند مفید باشد.
اساسا بعضی از تغییراتی که گوگل در الگوریتم به وجود میآورد، قبل از اعمال شدن برای quality raterها یا رتبه دهندههای کیفی فرستاده میشود. این اشخاص آموزش دیدهاند تا بر اساس یک سری اصول، عملکرد گوگل را ارزیابی کرده و به گوگل بازخورد بدهند. مثلا بررسی میکنند که آیا تغییر اعمال شده واقعا چیزی را که قرار است به دست آورد میتواند به دست بیاورد یا خیر. یا اینکه تصمیم میگیرند از بین دو صفحه وب کدام یک برای یک کلید واژه بهتر است. اگر تغییرات الگوریتم گوگل بتوانند تستهای رتبه دهندههای کیفی را به خوبی بگذراند، تغییرات الگوریتم اعمال میشود. همان طور که گفته شد، رتبه دهندههای کیفی یک سری اصول مشخص برای کارشان دارند. اما به این معنی نیست که این اصول همان فاکتورهای رتبهبندی باشند. اصول یا guidelines رتبه دهندههای کیفی در واقع یک متن ساده است که به آنها نشان میدهد چه فاکتورهایی در حال بررسی هستند. برای مثال E-A-T را در نظر بگیرید. گوگل گفت است که هیچ چیزی به اسم رتبه E-A-T وجود ندارد. E-A-T گوگل فقط یک مدل ذهنی است که بتواند به زبان ساده به انسانها نشان دهد هر الگوریتم از چه الگویی پیروی میکند.
معرفی خدمات وب24: طراحی سایت گردشگری با وردپرس و کدنویسی اختصاصی
- نقشه سایت XML
نقشه سایت XML هیچ ارتباطی با رتبهبندی ندارد. وقتی شما نقشه سایتتان را ثبت میکنید گوگل بهتر میتواند صفحات سایتتان را پیدا کند. اما اگر گوگل تا الان همه صفحاتتان را ایندکس کرده باشد، اضافه کردن یک نقشه هیچ چیزی به سایتتان اضافه نمیکند. بنابراین همه سایتها به نقشه سایت نیاز ندارند. در واقع نداشتن نقشه ضرری به سایت نخواهد زد. وقتی سایتتان ساختار و کدنویسی خوبی داشته باشد، داشتن نقشه سایت کمکی هم نخواهد کرد. نقشه سایت به درد سایتهایی میخورد که با عنکبوتهای گوگل مشکل دارند و خوب خزیده نمیشوند.
اگر هنوز قانع نشدهاید و میخواهید موشکافانه به قضیه نگاه کنید میتوانم شما را به گفته جان مولر ارجاع دهم که میگوید "نقشه HTML سایت از فاکتورهای رتبهبندی سایت نیست. البته هنوز هم کلی مزیتهای دیگر به جز رتبهبندی در داشتن نقشه سایت وجود دارد (مثلا داشتن دادههای بیشتر در سرچ کنسول)."
- در دسترس بودن وب سایت
آیا در دسترس بودن سایت مهم است؟ قطعا بله. آیا در الگوریتمهای جستجو نکتهای داریم که بگوید آیا یک سایت در دسترس است یا خیر؟ نه نداریم. در حال حاضر در دسترس بودن سایت از معیارهای سئو محسوب نمیشود. البته خیلی چیزهای دیگر که برای در دسترس بودن یک سایت لازم هستند جزو فاکتورهای رتبهبندی محسوب میشوند. مثل مشخصات آلت، استفاده صحیح از هدینگها و غیره. اما موتورهای جستجو به این معیارها توجه میکنند نه به دسترس پذیر بودن خود صفحه.
آنچه گفته شد به این معنی نیست که شما نباید به دسترس پذیری صفحات سایتتان توجه کنید. عدم توجه به این مسئله هم میتواند منجر به شکایت قانونی علیه شما شود.
- صحت محتوا
گوگل و بینگ قصد دارند محتوای صحیح و درست را به کاربرانشان ارائه دهند، اما در حقیقت این کار مشکلی است. گوگل و بینگ هیچ کدام دانای کل نیستند و نمیدانند چه چیزی صحیح است یا اجماع کل وب چیست. وب هم همیشه درست نمیگوید. از اینها مهمتر، موتورهای جستجو در تلاشاند تا نیت کاربر از جستجوی کلید واژه را با سایر سیگنالها تطبیق دهند و صفحاتی که اعتبار بیشتری دارند را ارائه کنند. در حال حاضر تمرکز بر این نیست که آیا دادهها درست هستند یا خیر (چون این کار بسیار دشواری است). بیشتر تمرکز بر روی این است که آیا یک سایت اعتبار یا شهرت دارد یا خیر.
از آنجا که موتورهای جستجو چیزی را میبینند که اکثریت مردم میگویند، نمیتوانند «درستی» محتوای صفحات وب را تخمین بزنند و به شهرت یا اجماع وب نگاه میکنند. به همین دلیل است که همیشه در اطلاعاتی که با سرچ کردن به دست میآوریم اشتباهاتی هم دیده میشود. اینها حتی به نوعی به نحوه کار گوگل ترنسلیت هم مربوط میشود و به همین دلیل است که تبعیض جنسیتی و سایر مشکلات در محتوای وب سایتها گاها دیده میشود. متاسفانه اکثریت متنهای موجود در اینترنت این طور نوشته میشوند.
معرفی خدمات وب24: طراحی سایت شرکتی با کدنویسی اختصاصی
- سیگنالهای شبکههای اجتماعی
در سال ۲۰۱۲ مت کاتس به همه ما گفت که گوگل از سیگنالهای شبکههای اجتماعی استفاده نمیکند (به جز دورانی که از سیگنالهای گوگل پلاس استفاده میکردند). گوگل تعداد دوستان، فالوورها یا هر معیار دیگری که مربوط به شبکههای اجتماعی شود را نمیشمارد. در واقع نمیتواند این کار را بکند. اکثر شبکههای اجتماعی خزندههای گوگل را بلاک کردهاند. به علاوه خیلی از کاربران هم پروفایل خود را در حالت خصوصی یا private قرار دادهاند. خزندههای گوگل به همین سادگی نمیتوانند به این دادهها دسترسی پیدا کنند.
اما حالا فرض کنید میتوانستند. به نظر شما چه اتفاقی میافتاد اگر موتورهای جستجو از این دادهها استفاده میکردند و بعد ناگهان توئیتر با قرار دادن یک robots.txt بلاکشان میکرد؟ یک شبه همه رتبهبندیها به طرز وحشتناکی تغییر میکرد. گوگل هم نمیخواهد چنین اتفاقی بیفتد. همه چیز باید حساب شده پیش برود و بر اساس یک بنیاد محکم بنا شود. با تمام اینها، خزندههای گوگل تا جایی که بتوانند شبکههای اجتماعی را میخزند اما با آنها مانند یک صفحه عادی در شبکه وب رفتار میکنند.
اگر شما یک صفحه اجتماعی قوی دارید که لینکهایی هم به موارد دیگری دارد، گوگل آن لینکها را حساب میکند و احتمالا اعتبار خودشان را عبور خواهند داد. در مورد خیلی از موضوعات، مردم رفتارشان در شبکههای اجتماعی با رفتارشان در جستجوها متفاوت است. فرض کنید در مورد یک اخبار سیاسی بخواهید جستجو کنید. شبکههای اجتماعی چه چیزی ارائه میدهند و موتورهای جستجو چه محتوایی خواهند داشت؟ به همین دلیل است که سیگنالهای شبکههای اجتماعی خیلی معیار مناسبی برای استفاده گوگل نیستند.
معرفی خدمات وب24: طراحی سایت حرفه ای با کدنویسی اختصاصی
- دامنههای فرعی (sub-domains) یا دایرکتوریهای فرعی
گوگل به این چیزها اهمیتی نمیدهد. شاید مدت زمانی به این مورد اهمیت داده است. اما موتورهای جستجو روش بهتری برای اینکه بفهمند آیا شما از دامنههای فرعی به عنوان یک سایت جداگانه استفاده میکنید یا به عنوان بخشی از سایت اصلی پیدا کردهاند و بر اساس یافتههایشان با آن رفتار خواهند کرد.
در مورد تفاوت دامنه فرعی یا دایرکتوری فرعی باید بگوییم همه چیز بستگی به نحوه استفاده شما از آنها دارد و اینکه چطور آنها را به چیزهای دیگر (غیر از دامنه اصلی یا دایرکتوری اصلی) لینک میکنید. سادهترین چیزی که در همه جا گفته میشود این است که کافی است یک پوشه را روی پوشه دیگر بیندازید تا به عمق برود. در حالی که واقعیت ماجرا به همین سادگی هم نیست. در واقع باید مسیریابی یا navigation، ساختار لینکدهی و UX هم تغییر کنند. قطعا حذف کردن هزاران لینک به صفحات فرعی و جایگزین کردن آنها با یک لینک به دایرکتوری فرعی بر سئو اثرگذار خواهد بود. اما تنها تأثیری که سئو میپذیرد تنها به خاطر همین لینکها و رتبه صفحه است نه به خاطر ساختار URL.
خلاصه
امیدواریم این مطلب به شما کمک کرده باشد تا از سردرگمیهایی که در مورد یک سری فاکتورهای خاص برایتان به وجود آمده بود نجات پیدا کنید. گوگل و بینگ به ما دروغ نمیگویند. پس بهتر است به آنها اعتماد کنیم. وقتی میگویند فلان چیز از معیارهای رتبهبندی نیست، پس حتما نیست. البته که گاهی اوقات به عمد مبهم جواب میدهند و در انتخاب کلمات خیلی دقت میکنند. اما این به معنی دروغ گویی نیست.